میخواهم اندکی خودم باشم...
دیگر شعارهایم کمی رنگ باخته رنگ و بوی سابق را ندارد...
و عشق...
تنها منجی قلبم ازین قافله جامانده...
سخت است بگویم...
در زمین گذر کردم همپای زمان در جستجوی عشق...
اما نیافتم چیزی به جز رنگ هوس...
در جستجوی گل سرخی به رسم عاشقان...
اما نیافتم جز اندکی خار در دستانم...
به سمته آسمان شتافتم شاید در آنجا معشوق خویش یابم...
اما تنها ستاره ای دیدم در دوردست ...
اما روح خسته ام را توان رسیدن به آن دور دست ها نبود...
سر به زیر انداختم به خود نگریستم اما خودرا نیز نیافتم...
گم کرده ی من تنها خودم بودم در پیچ و تاب زمان در همین نزدیکیها...
و او که در اشتیاق پیدا کردنش بودم تنها پیدای زمین بود...
گاهی به قول سهراب سپهری:
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
:: موضوعات مرتبط:
متن زیبا ,
,
:: برچسبها:
گم شده ,
عشق ,
متن زیبا درباره ی عشق ,
متن زیبا درباره ی زندگی ,
متن زیبا درباره ی خود انسان ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3